سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ساحل عاشقی
درباره وبلاگ


پیوندها
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 6
  • بازدید دیروز: 3
  • کل بازدیدها: 59171



شنبه 93 شهریور 1 :: 11:46 صبح :: نویسنده : تک ستاره

آدما

بعضی از آدم ها جلد زرکوب دارند . بعضی ضخیم و بعضی جلد نازک . 

بعضی از آدم ها با کاغذ کاهی چاپ می شوند و بعضی با کاغذ خارجی . 

بعضی از آدم ها ترجمه شده اند . 

بعضی از آدم ها  تجدید چاپ می شوند و بعضی از آدم ها فتوکپی آدم های دیگرند . 

بعضی از آدم ها با حروف سیاه چاپ می شوند و بعضی از آدم ها صفحات رنگی دارند .

بعضی از آدم ها تیتر دارند ? فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدم ها نوشته اند : حق هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است . 

بعضی از آدم ها قیمت روی جلد دارند . بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند وبعضی از آدم ها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند . 

بعضی از آدم ها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته می شوند . 

بعضی از آدم هافقط جدول و سرگرمی دارند و بعضی از آدم ها معلومات عمومی هستند . 

بعضی از آدم ها خطخوردگی دارند و بعضی از آدم ها غلط چاپی دارند . 

از روی بعضی از آدم هاباید مشق نوشت و از روی بعضی از آدم ها باید جریمه نوشت . 

بعضی از آدم ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدم ها را باید نخوانده دور انداخت.

به نظر شما ( اگه کسی نظر بده ! ) آدما چه جوری هستن . خودتون چه جوری هستین !

در مورد خودم  دارم فکر میکنم !




موضوع مطلب :
یکشنبه 93 مرداد 26 :: 9:49 صبح :: نویسنده : تک ستاره

همیشه خونسرد باقی بمانید. قصد شما خوشحال کردن دیگران است و نباید به این موضوع فکر کنید که ممکن است آنها در قبال شما چه واکنشی نشان داده و چه خیال بافی هایی در

ذهن خود انجام دهند. اگر این کار را انجام دهید، آنوقت تمام تاثیر این کار بر روی صورت شما نمایان خواهد شد، و تبدیل به فردی می شوید که فقط در پی راضی کردن اطرافیانش است.

کسی که نیازهای شخصی اش را زیر پا می گذارد تا دیگران دوستش بدارند. باید همیشه به خاطر داشته باشید که مردم آنقدر کارهای متنوع دارند که نمی توانند که همواره به شما فکر

کنند. بیشتر اوقات در مورد خودشان و کارهایی که باید انجام دهند، فکر می کنند.

میزان جذابیتی که می توانید بدست آورید، به میزان خلاقیت شما در تحسین کردن دیگران بستگی دارد. تعریف ها و تحسین های خود را با لحنی قاطع اما در عین حال شاعرانه بیان کنید.

هیچ اشکالی ندارد که چند قطعه از قبل آماده شده را در ذهن داشته باشید تا در زمان تحسین کردن از فردی بیان کنید، اما افراد جذاب کسانی هستند که بتوانند در همان لحظه چیزی را

ابداع کنند و نوآوری به خرج دهند. اگر ذهن شما خلاقیت داشته باشد و دائماً ابداع و نوآوری کنید، دیگر نگران تکرار مکررات هم نخواهید شد.

گاهی اوقات مجبور می شوید عقایدی را بیان کنید که شاید کمتر اتفاق می افتد دیگران نظر مثبتی نسبت به آن داشته باشند. در چنین شرایطی می توانید این کار را با قدری شوخی

بیامیزید. شوخی و خنده مانند قاشق پر از شکری هستند که به بیمار کمک می کنند دارو را راحت تر فرو ببرد.

همدلی یکی از ملزومات بی چون و چرای جذابیت است. باید بدانید که چه چیزهای اطرافیانتان را خوشحال میکنند و چه مواردی موجبات ناراحتی آنها را فراهم می آورند، آنوقت می توانید بهترین انتخاب را در مورد آنها داشته باشید.

اگر احساس می کنید که به یکباره نمی توانید عضلات صورت خود را رها کنید، می توانید این کار را از شانه های خود شروع کنید، اگر از جای اصلی خود بالاتر آمده باشند، نشان دهنده این مطلب هستند که شما قدری عصبی هستید. آنها را به سر جای خودشدان بازگردانید، ژست عمومی بدن خود را تصحیح کنید، نفس عمیقی بکشید و لبخند بزنید.جذابیت از نوع مردانه




موضوع مطلب :
جمعه 93 تیر 27 :: 7:6 عصر :: نویسنده : تک ستاره

شب های قدر بهترین وقت برای استجابت دعاست تو این شب ها هرکی از ته دلش از خدا یه چیزی بخواد خدا ردش نمیکنه........همونطور که میدونین ملی پوشان والیبال ایران اگر امروز از برزیل با هر نتیجه ای ببرن میرن جزو چهار تیم برتر....11

امروز والیبالیست های تیم ملی بیشتر از هر وقتی به دعای شما نیاز دارن!
دعای خیرتون رو ازشون دریغ نکنید!

خیلی ممنون!موفق باشید!
1





موضوع مطلب :
جمعه 93 تیر 20 :: 11:42 صبح :: نویسنده : تک ستاره

با سلام 
 
من مسلمانم . مسلمانی شیعه و معتقد به پیامبری خاتم انبیا محمد مصطفی (ص) و ولایت امام علی (ع) . 
 
تحصیلکرده آنچنان نیستم اما گاه فکر می کنم و نگرانم 
 
  نگران از مردمی که هر روز از خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تر است فاصله گرفته ایم  . 
 
نگرانم و وامانده از برخی که خداوندشان می فرماید مرا بی هیچ واسطه بخوانید اما فراموشش می کنیم ، رهایش می کنیم و گاه دست نیاز به غیر او دراز می کنیم که هزار هزارشان نیازمند یک نگاه رحمانی اویند . 
 
  شگفت زده ام از نیازمندانی که بار سفر بر می بندند ، فاصله ها را در می نوردند به امید اینکه حاجت روا شود ! 
 
اما به کجا ؟ 
 
چرا اینقدر دور ؟ 
 
مگر خداوند در همین نزدیکی نیست ؟ 
 
مگراو در دل هر بنده ای نیست ؟ 
 
مگر او در وجودمان نیست ؟ 
 
مگر نگفته هر جا هستید باشید ! من می شنوم و می بینیم 
 
هیچ جا خارج ملک من نیست . 
 
پس به کجا می روید ای مردم سرگشته ؟!! 
 
نگرانم از اینکه اینجا بیشتر از عذابش می گویند 
 
 هر وقت سیلابی آمد یا زلزله یا خشکسالی 
 
گفتیم خداوند قهرش آمد یا امتحانمان کرد ! 
 
مگر همه اینها به دست بنده اش نبود ؟ 
 
خانه هایمان سست بود ، جنگلها را خراب کردیم آب و هوا را آلوده کردیم 
 
آن وقت تقصیر خدا  انداختیم ! 

 
هر کودکی بر مدار کودکیش کاری کرد 
 
از خدای ترساندیمش که به جهنمت می برد 
 
عزاهایمان را به مسجدش بردیم 
 
و در شادی هایمان ، درب  قلبها را به رویش بستیم ! 
 
 از خدا مظلوم تر هست ؟ 
 
هر جا کم آوردیم در دعواهایمان ، مشکلاتمان ، بی کاری هایمان 
 
خدا را واسطه کردیم تا حقمان گیرد ! 
 
حتی اگر حقی نداشتیم ! 
 
تا جایی که گفتند و شنیدیم که آخر الزمان درهای رحمت باز می شود و دنیا گلستان ! 
 
مگر خدا نامهربان است که  درهای رحمت را ببندد و در آخر ،  بازش کند ؟ 
 
و بدتر اینکه از قول او دیگران را نیز وعده عذاب نیز می دهیم !!! 
 
دریغا 
 
مگر او همان نیست که مهر مادری را در دل مادر گستراند 
 
و عشق را آفرید 
 
 و گلهای زیبا را 
 
و سیب را 
 
بهشت را 
 
و دنیا را . 
 
 دخترم یکبار گفت چرا اینقدر تلویزیون از عذاب می گوید ! مگر ما چه کرده ایم ؟ 
 
راست می گفت ! 
 
همه اش هشدار ، همه اش نفرین 
 
 از کرامتش و مهربانیش چقدر برایمان می گویند ؟ 
 
از عشق ، محبت ، دوستی ، مهربانی ، لطف به آفریده شدگان ، هر آنچه باشند ، هر که باشند 
 
بعد بر سر می کوبیم که چرا اینقدر کم تحمل و خشن شده ایم ! 
 
 مگر او پیامبرش را ،  اسوه مهربانی و کرامت نگردانید 
 
و گفت اگر تند خو باشی مردم پراکنده می شوند ! 
 
  خدایمان نیز عاشق است 
 
عاشق آفریده هایش 
 
دلیلش ؟ 
 
آنجا که گفت فتبارک الله احسن الخالقین 
 
اما اصل را رها کردیم و ... 
 
هر روز آیات الهی قبل اذان در صدا و سیما کوتاه تر می شود 
 
و عزاداری ها  طولانی تر ... 
 
خدا مظلوم است 
 
او را کمتر یاد می کنیم 
 
 بسیاری در جوابم می گویند اولیای الهی واسطه اند به اذن الله 
 
آری تصدیق می کنم و شهادت می دهم اما می گویم او که فرموده هر جا می خواهید باشید بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را 
 
 پس چرا برای اجابت نیازمان ، قل قل کنان از واسطه ، طلب می کنیم  ( رجوع کنید به امامزاده قل قلی از سایتهای جستجو ) 
 
چرا امتزاج دادیم معنای زیارت را با درخواست و توکل ؟ 
 
مگر تمام اولیا ، چشم به مهر او نبسته اند ؟ 
 
ابراهیم را در راه آتش نمرودیان بیاد آورید 
 
جبریل گفت درخواستی داری ؟ 
 
گفت دارم اما نه از تو ! 
 
حالا فیلمهای سیما را نگاه کنید هر جا گرفتاری است هر جا ، نیازی هست ، گرفتار به امامزاده ای رفته ، دستمال سبزی بسته تا حاجت روا شود !! 
 
و البته حاجت گرفته ! 
 
شبهای جمعه گورستان هایمان چه آباد است و مفرح !! 
 
همه به یادآوری آخرت آمده اند یا زرتم المقابر ؟ 
 
اینجا هم خدا بسیار مظلوم است ! 
 
اعتقادات ما شده سرشار  ازخواب دیدن ها ! 
 
  مگر دعای مولایمان درگوش کمیل ، سراسر مناجات با خدا نیست ؟ 
 
مگر تمام هدف انبیا ، وصل شدن به خدا نیست ؟ 
 
پس چرا از خدا دور شده ایم 
 
هر جا صدا هم می زنیم خدا را صدا نمی زنیم ! 
 
 من دیندارم اما میدانم هر چه هست هر که هست از خداست از اراده اوست 
 
کن فیکون . باش یا نباش این است خداوند سبوح القدوس رب الملائکه والروح 
 
 من شیعه ام افسوس می خورم که بنده خدا ، مسجد خدا را وا نهد ، سالی بگذرد جز برای ختم و ذکر فاتحه فوت شده ای ،  پای در خانه اش نگذارد اما حساب نذری هایش را از اول سال جدا بگذارد . 
 
 وای که چقدر خدایمان مظلوم است ... 
 
  او که مهربان است و بخشنده 
 
دهنده بی منت 
 
ای کاش رو به خدا می کردیم 
 
ای کاش در همه حال و احوال او را می دیدیم و می خواندیم 
 
نگذاریم ذکر او که بسیار مهربان است و بخشنده 
 
بخشنده تر از مادر 
 
بخشنده تر از انسان به خود او 
 
در غریبی افتد ... 
 
خدایا به لطف و کرمت که تنها امید نجات ماست 
 
مپسند گمراه بمانیم و از یاد عزیز تو غافل شویم . 
 
که تو آنقدر مهربانی که خلایق را اگر آگاهی بود بروسعت بیکران مهربانیت 
 
بی باک می گشتند از شدت گذشت تو . 
 
ای کریم 
 
ای مظلوم 
 
 به خداوندیت غافلمان مفرما از یادت   
 
ای خداوند مظلوم زیبا ...




موضوع مطلب :
پنج شنبه 93 تیر 12 :: 7:28 عصر :: نویسنده : تک ستاره

 

1) اگر اولش به فکر آخرش نباشی آخرش به فکر اولش می افتی

2) لذتی که در فراغ هست در وصال نیست چون در فراغ شوق وصال هست و در وصال بیم فراغ

3) آغاز کسی باش که پایان تو باشد

4) پرستویی که به فکر مهاجرت هست از ویرانی آشیانه نمی هراسد

5) کمی سبکسری لازم است تا از زندگی لذت ببری و کمی شعـــور، تا مشکلی برایت پیش نیاید

6) دوست واقعی کسی است که اگر ساعتها در کنار او ساکت بشینی و صحبتی بین تان ردوبدل

نشه بعد از خداحافظی احساس کنی که ساعتها باهاش درد و دل کردی

7) چون می گذرد غمی نیست

8) انسان باید سعی کند در زندگی چیزهایی که دوست دارد را بدست آورد ، و گرنه مجبور میشود چیزهایی را که بدست آورده است دوست بدارد

9) فرصتها در سختی ها بوجود می آیند بدون جاذبه، پرواز معنی ندارد

10) کاش میشد سرنوشت را از سرِِ نوشت

11) برای تمام دردها دو علاج وجود دارد گذر زمان وسکوت

12) اگر شیر درنده ای در برابرت باشد بهتر است از اینکه سگ خائنی پشت سرت باشد

13) همیشه از سکوت چگونه فریاد زدن رو بیاموز

14) مورد اعتماد بودن بهتر از دوست داشتنی بودن است

15) با یه چوب کبریت میشه هزاران درخت رو سوزوند و از یه درخت هزاران چوب کبریت به وجود می آید

16) محبت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمیدارد

17) هر چیزی که تو را نکشد مطمئناً قوی ترت میکند

18) این جهان پر از صدای پای مردمی است که همان طور که تو را می بوسند طناب دار تو را می بافند

19) آنکه می گرید یک درد دارد و آنکه می خندد هزار و یک درد

20) گذشت زندگی یک چیز را بارها ثابت می کند و آن این است که گاهی احمق ها درست میگویند

21) هر انسان بیشتر از آنکه از دشمنان خود ضربه ببیند از دوستان نادان خود میبیند

22) چرا همیشه بدنبال این هستیم که بدانیم چرا گل خار دارد؟ بیایید گاهی بدنبال آن باشیم که بدانیم چرا خار گل دارد؟

23) خدایا! چگونه زیستن را به من بیاموز چگونه مردن را خود خواهم آموخت

24) جامعه مثل آب نمک است شنا کردن در آن بد نیست اما بلعش وحشتناک است

25) دو تراژدی دردناک در زندگی وجود دارد : یکی اینکه در عشقت ناکام شوی و دیگر اینکه به وصال عشقت برسی

26) چه فکر کنی می توانی و چه فکر کنی نمی توانی ، درست فکر میکنی

27) اگر مردم را به حال خود گذاشتی تو را به حال خود خواهند گذاشت

28) در نمک باید چیز غیب و مقدسی وجود داشته باشد چیزی که هم در اشک و هم در دریاست

29) من هرگز نمی نالم…قرنها نالیدن بس است…میخواهم فریاد بزنم…!اگر نتوانستم سکوت میکنم

30) بادها می وزند، عده ای در مقابل آن دیوار می سازند و تعدادی آسیاب به پا می کنند

31) پریدن کار دل است و قدم زندن کار عقل، اگر لذت جهان خواهی با دل همسفر شو و اگر مقصد خواهی آهسته رو

32) زندگی همانند هنر نقاشی کردن است با مداد مشکی ولی بدون پاک کن

33) زندگی درس حساب است، خوبیها را جمع، بدیها را کم ، خوشی ها را ضرب و شادیها را تقسیم کنیم

34) زندگی نکن برای مردن، بمیر برای زندگی کردن

35) زندگی تفریح است میان تولد و مرگ

36) خشم با دیوانگی آغاز میشود و با پشیمانی پایان میپذیرد

37) آزادی تنها ارزش جاودانه تاریخ است

38) مسیر را به خاطر بسپار که مقصد همان مسیر است

39) با خودت صادق باش و نگران آنچه دیگران درباره ات فکر می کنند نباش . تعریفی را که آنها از تو دارند نپذیر ، خود ، خودت را تعریف کن

40) دنیا از آن کسی است که برای تصاحب آن با خوش خلقی و ثبات قدم گام برمیدارد

41) زندگی سفر است پس بیایید همسفران خوبی برای دیگران باشیم

42) بزرگترین آزادی بشر ، توانایی تصمیم گیری و انتخاب نگرش های خویشتن است

43) خانمها با گوشهایشان عاشق می شوند و آقایان با چشم هایشان …

44) ما همان میشویم که تمام روز به آن می اندیشیم

45) مبارزه هر قدر صعب, صعود را ادامه بده. شاید قله تنها در یک قدمی تو باشد

46) هر کار بزرگی در آغاز محال به نظر میرسد

47) در زندگی خوشبختی به سراغ کسی نمی آید، انسان باید سراغ خوشبختی برود

48) دنیا آنقدر بزرگ است که برای همه جایی برای زیستن دارد . پس سعی کنیم بجای اینکه جای دیگران را بگیریم و یا خود را جای دیگران جا بزنیم جایگاه واقعی خود را بدست بیاوریم

49) عظمت مردمان بزرگ از طرز رفتارشان با مردمان کوچک آشکار میشود

50) جستجوی حقیقت شیرین تر از پیدا کردن آن است

51) در زندگی خانوادگی،شوم ترین کلمات این دو هستند:مال من،مال تو

52) پروردگارا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم و دلیری ده تا تغییر دهم آنچه را که می توانم تغییر دهم. بینش ده تا تفاوت ایندو را دریابم مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتارکنند

53) برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی

54) ظرفیت عشق وجودت را با دوست داشتن همه انسان ها و تمامی زندگی افزایش بده

55) امکان تغییر در زندگی هست.دیگران این کار را کرده اند

56) از درخت سکوت میوه آرامش آویزان است

57) آن چه را در روشنایی دیده ای در تاریکی به فراموشی نسپار

58) خدایا کمکم کن همه رو از ته دل دوست بدارم نه ظاهری و نه گفتاری !

59) هیچ انسانی دوست یا دشمن تو نیست بلکه انسانها معلم تو هستند

60) کوچک که بودم فکر می کردم آدمها چقدر بزرگند ! و ترس برم میداشت بزرگ که شدم دیدم چقدر بعضی آدمها کوچکند و باز ترسیدم

61) هیچ مشکلی نیست که محبت کافی نتواند بر آن غلبه کند

62) شما میتوانید بهترین بذر جهان را در اختیار داشته باشید،ولی اگر محل مناسبی برای رشد آنها نداشته باشید،فایده ای نخواهد داشت

63) در حساب عشق یک به اضافه یکی برابر است با همه چیز و دو منهای یک برابر با هیچ

64) عشق همانند پروانه ایست که اگر سفت بگیری له می شود و اگر سست بگیری می گریزد

65) مردها همواره میخواهند اولین عشق یک زن باشند و زن ها دوست دارند آخرین عشق یک مرد باشند

66) وقتی به دنیا اومدی، تو تنها کسی بودی که گریه می کردی و بقیه می خندیدن. سعی کن یه جوری زندگی کنی که وقتی رفتی، تنها تو بخندی و بقیه گریه کنن

67) دوستت دارم ، نه به خاطر شخصیت تو ، بلکه بخاطر شخصیتی که من از تو میگیرم

68) یک همسر فقط همراه آدم نیست، او کل تقدیر ماست

69) انسان، عاشق زیبایی نمی شود. بلکه آنچه عاشقش می شود در نظرش زیباست

70) گاهی اوقات در زندگی خیلی زود، دیــــــــــــر می شود

71) برای اینکه بزرگ باشی، نخست کوچک بودن را تجربه کن

72) هیچ مردی،زن را نمی فهمد، هیچ زنی، مرد را نمی فهمد، زیبایی با هم بودنشان همین است

73) از این که زندگی شما تمام شود نترسید، از آن بترسید که هرگز آغاز نشود

74) پیری مانع از عشق نیست . اما عشق تا حدی مانع از پیریست

75) ما واقعاً تا چیزی را از دست ندیم، قدرش را نمی دونیم، ولی در عین حال تا وقتی که چیزی رو دوباره بدست نیاریم، نمی دونیم چیزی را از دست دادیم

76) رویایی رو ببین که میخوای. جایی برو که دوست داری چیزی باش که میخوای باشی. چون فقط یک جون داری و یک شانس برای اینکه هر چی دوست داری انجام بدی

77) روشنترین آینده همیشه روی گذشته فراموش شده، شکل میگیره. نمیشه تا وقتی که دردها و رنجها را دور نریختی، توی زندگی به درستی پیش بری

78) دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند

79) زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار، بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری

80) کسی که برای محبت حدود قائل می شود ، معنی محبت را نفهمیده است

81) تنها بنایی که اگر بلرزد ، محکمتر می شود ، دل است

82) هیچ کس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه ولی حداقل یادش بدین که وقتی شکست لبه تیزش دسته اونی رو که شکستش نبره

83) سعی کن خودت باشی. گمشده واقعی تو ،تو را آنطور که هستی دوست می دارد نه آنطور که خود می پسندد

84) هیچ صیادی نمی تواند در جوی حقیری که به گودالی می ریزد مرواریدی صید کند

85) دنبال کسی نباش که باهاش بتونی زندگی کنی دنبال کسی باش که بدون اون نتونی زندگی کنی

86) خدایا به من تلاش در شکست، صبر درنومیدی، رفتن بی همراه، فداکاری در سکوت،خدمت بی نان، مناعت بی غرور، عشق بی هوس و دوست داشتن بی آنکه دوست بداند روزی کن

87) برای رسیدن به دوردست ها, باید از نزدیکی ها گذشت , اما رسیدن به نزدیکی ها به سهولت میسر نیست

88) جای کشتی در ساحل بسیار امنتر است ولی برای این ساخته نشده

89) سعی کن عظمت در نگاه تو باشد نه در آنچه که بدان می نگری

90) بگذار تا شیطنت عشق چشمان تو را بر عریانی خویش بگشاید. هرچند آن بجز معنی رنج و پریشانی نباشد. اما کوری را هرگز بخاطر آرامش تحمل مکن




موضوع مطلب :
پنج شنبه 93 تیر 12 :: 7:26 عصر :: نویسنده : تک ستاره

به نام خدا

خدمت سروران گرامی

سلام علیکم

ماه رمضانی دیگر رسید.آیا می دانید به مادستور داده اندکه هرگاه فتنه ها مانندپاره هایی ازشب تار به شماروی آورد به قرآن پناه ببرید؟

آیا می دانید بعضی به خیال اینکه قرآن از فهم بشر بالاتر است ازخواندن آن غافلند.

آیا می دانید مهجوریت قرآن غافلانه نیست  .زیرا درقرآن می خوانیم در روزقیامت پیامبر(ص) می فرماید : پروردگارا قوم من ، قرآن را مهجور گرفتندونمی فرماید قرآن نزد قوم من مهجور بودومهجور بودن با توجه وعمد است.

آیا می دانید این شکایت در چه شرایطی صورت می گیرد:

الف:  در عظیم ترین وپرمخاطره ترین دادگاه یعنی قیامت.

ب  :  نزد عالی ترین قاضی یعنی خداوند.

ج  :   از محبوب ترین وبالا ترین مقام هستی یعنی پیامبر.

آیا می دانید مثال ما مثال مهمانی است که به جای گوش دادن به سخنان  صاحب خانه به نقش ونگار در وپنجره توجه می کند

آیا می دانید بعضی جوانان وحتی نوجوانان ما نام اکثر بازیکنان یک تیم خارجی را بلدنداما حتی نام بعضی سوره های قرآن برایشان نا مانوس است.

 

آیا می دانید کودکان ما خیلی از پیامهای بازرگانی تلویزیون را ازحفظند اما دریغ ازحفظ یک سوره قرآن.

اما وظایف ما

سروران گرامی:

بایدبه پا خیزیم واگر غفلت وقصوری بود از خداوند عذر خواهی کنیم وازامروز قرآن را جدی تر بگیریم.به دلیل حدیث (اِقرا وارقَ)باید جوائزوارتقائات،بر اساس قرآن باشدچون پیامبردرجنگ احد اول به جنازه کسی که قرآن بیشتر بلد بودنماز می خواند.

*برای بهبود وضع اقتصادی باید به سراغ قرآن برویم زیرا میفرماید:اگرمردم کتاب آسمانی را بپا دارند برکات ازآسمان وزمین برآنان می بارد.(مائده 66)                

 *نسخه تعطیلات چند ماهه تابستان را میتوان در قرآن جستجو کرد.

* نهضتی باید، که به تعداد جلسات عزاداری امام حسین (ع) جلساتی هم برای قرآن باشد زیرا که پیامبر فرمود(ص) ، قرآن و اهل بیت هرگز از هم جدا نمیشود.

* این آرزوها آغازی است که میتوان از ماه مبارک رجب و شعبان و رمضان کمک گرفت زیرا ماشین هایی که هوا گرفته در سرازیری ها روشن می شود سرازیری عبادات و قرآن ماه رمضان است

در پایان ، این ناله های هدهد بود نزد سلیمان ها که اگر سلیمان ها توجه فرمایند، بلقیس های دنیا به اسلام روی خواهند آورد ولی اگر بگویند این هدهد پرنده کوچکی است و حرف او الزام آور نیست حرکتی صورت نخواهد یافت.

 

 




موضوع مطلب :
دوشنبه 90 دی 26 :: 3:38 عصر :: نویسنده : تک ستاره

نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
دل با اقتداری داشت زینب
مگر چه اعتباری داشت زینب
چهل منزل حسین منجلی شد
گهی زهرا شد و گاهی علی شد
***
ندیدم زینب کبری تر از این
ندیدم زینت باباتر از این
ندیدم دختر زهرا تر از این
حسینی مذهبی غوغا تر از این
به پیش پای ما راهی گذارید
بنای زینب اللهی گذارید
***
چهل روز است گریانم حسین جان
چو موی تو پریشانم حسین جان
چهل روز است می خوانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین جان
تویی ذکر لبم الحمدلله
حسینی مذهبم الحمدلله
***
همین جا شیرخواره گریه می کرد
رباب بی ستاره گریه می کرد
گهی بر گاهواره گریه می کرد
گهی بر مشک پاره گریه می کرد
خدایا از چه طفلم دیر کرده؟
مرا بیچاره کرده، پیر کرده
***
همین جا دور اکبر را گرفتند
ز ما شبه پیغمبر ما را گرفتند
ولی از من دو دلبر را گرفتند
هم اکبر هم برادر را گرفتند
“به تو گفتم که ای افتاده از پا
ز جا بر خیز ورنه معجرم را…”
***
همین جا بود که سقای ما رفت
به سمت علقمه دریای ما رفت
پناه عصمت کبرای ما رفت
پی او گوشواره های ما رفت
فقط از علقمه یک مشک برگشت
حسین بن علی با اشک برگشت
***
همین جا بود که دلها گرفت و …
کسی روی تن تو جا گرفت و …
سرت را یک کمی بالا گرفت و…
و از پشت سرت سر را گرفت و …
همین که بر گلویت خنجر آمد
صدای ناله ی زهرا در آمد
***
همین جا بود الف را دال کردند
تنت را بارها پامال کردند
ته گودال را گودال کردند
تو را با سم مرکب چال کردند
اگر خواندم قلیلت علت این بود
که یک تصویری از تو بر زمین بود
***
تو ماندی و کبوتر رفت کوفه
تو را کشتند و خواهر رفت کوفه
خودم در راه و معجر رفت کوفه
چه بهتر زودتر سر رفت کوفه
وگرنه دردها می کشت مارا
نگاه مردها می کشت ما را
***
بهاری داشتم اما خزان ش
قدی که داشتم بی تو کمان شد
عقیق تو به دست ساربان شد
طلای من نصیب کوفیان شد
خبر داری مرا بازار بردند
میان مجلس اغیار بردند
***
همین جا بود افتادند تن ها
همین جا بود غارت شد تن ها
تمامی کفن ها، پیرهن ها
بدون تو کتک خوردند زن ها
همین جا بود گیسو می کشیدند
هر سو دخترانت می دویدند
***
همین جا بود تازیانه باب گردید
رخ ما در کبودی قاب گردید
ز خجلت خواهر تو آب گردید
که معجر بعد تو نایاب گردید
سکینه معجر از من خواست اما
خودم هم بودم آنجا مثل آنها…
***
ز جا برخیز غمخواری کن عباس
دوباره خیمه را یاری کن عباس
برای عزتم کاری کن عباس
علم بردار علم داری کن عباس
سکینه می کند زاری ابالفضل
چه قبر کوچکی داری ابالفضل




موضوع مطلب :
دوشنبه 90 دی 19 :: 7:54 عصر :: نویسنده : تک ستاره
 

  + آنجا که همه مثل هم فکر می کنند ، هیچ کس خیلی فکر نمی کند .

  + انسان در همان لحظه که تصمیم می گیرد آزاد باشد، آزاد است .

+ وسعت دنیای هرکس به اندازه وسعت تفکر اوست .

+ تجربه نامی است که تمام افراد بر روی اشتباهات خود می گذارند .

+ آنانکه می دانند رنج می برند و آنانکه نمی دانند به دیگران رنج می دهند .

+ نتیجه اراده ضعیف ، حرف است ونتیجه اراده قوی ، عمل .

+ وقتی با انگشت به کسی اشاره می کنیم ، به یاد داشته باشیم که سه انگشت دیگر به طرف خودمان بر گشته اند .

+ آنان که نمی توانند خود را اداره کنند ‌ناچار از اطاعت دیگرانند .

+ حکایت جالبی است که فراموش شدگان فراموش کنندگان را هرگز فراموش نمی کنند .

+ یا درست حرف بزن یا عاقلانه سکوت کن .

+ هر کس که بداند چقدر می ارزد، به آنچه که می ارزد می رسد.
 + آنکس که بداند، و بداند که بداند ، اسب شعف از گنبد گردون برهاند … آنکس که بداند و نداند که بداند ، بیدار کنیدش که شبی خفته نماند … آنکس که نداند و بداند که نداند ، لنگان خرک خویش به منزل برساند … آنکس که نداند و نداند که نداند ، در جهل مرکب ابدالدهر بماند .

+ اشتباهات انسان، در ابتدا رهگذرند، سپس میهمان میشوند و بعد صاحبخانه.

+ عفو از کسانی نیکوست که توانائی انتقام دارند .

+ اگر می خواهی اندوهگین نباشی ، حسود مباش .

+ آنقدر شکست خوردم که راه شکست دادن را آموختم .

+ هیچ کاری برای انسان سخت‌تر از فکر کردن نیست .

+ مردم از ترس شکست می بازند .

+ ترسناک ترین تنهایى خود پسندى است .

+ از آغاز حرفی در میان نبود . گفتن این حرف ، حرفی به میان آورد .

+ آن که خوشی خود را در رنج دیگران بجوید ، هر گز روی خوشی نمی بیند .

+ زر اندوزانی که برای مال دنیا کیسه دوخته اند بدانند که لباس آخرت جیب ندارد .

+ بزرگترین نفرین آنست که همه چیز را تجربه کنی .

+ تا تو مرا بد خواهی و خود را نیک ، نه مرا بد آید و نه تو را نیک .

+ افتادن برگ از درخت نشانه امدن زمستان نیست بلکه نشانه تمام شدن یک عمر است .

+ فهمیدن بهتر از دانستن است .

+ هر کس مرتکب اشتباهی نشده، اکتشافی هم نکرده است .

+ کسانی که روح ناامید دارند مقصرترین مردم هستند .

+ انسان تنها مخلوقی ست که نمی خواهد همان باشد که هست .

+ به هر ناراحتی کوچک خشمگین شدن و به دیگران پریدن ، نشان غرور بی اندازه یا کم عقلی است .

+ آنچه را که نمی توانی فرموش کنی ببخش و آنچه را که نمی توانی ببخشی فراموش کن.

+ مواظب افکارت باش که گفتارت میشود ، مواظب گفتارت باش که رفتارت می شود ، مواظب رفتارت باش که عادتت می شود ، مواظب عادتت باش که شخصیتت میشود و مواظب شخصیتت باش که سرنوشتت می شود.

+ نومیدی انسان را پیش از مرگ می کشد .

+ حسن معاشرت، ترکیبی است از فداکاری ها و گذشت های کوچک.

+ زندگی چون نردبانی آهنی است ، روزی نیز این نردبان افتادنی است ، هرکسی کو بالاتر نشست ، استخوانش بیشتر خواهد شکست.

+ تنهایی من زمانی ولادت یافت که انسانها ، لغزشهای حاصل از پرگویی مرا ستودند و فضایل خاموشی ام را ناچیز شمردند.

+ راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود.

+ همانگونه که می اندیشی ، همان خواهی شد .

+ هرگز نمی توانی در حالیکه دستهایتان را در جیب خود فرو برده اید از نردبان موفقیت بالا بروید.

+ مهمترین درس زندگی اینست که بپذیریم گاهی اوقات احمق ها هم درست می گویند .

+ تغییر کن تا تاثیر کنی !

+ کسانی که در عشق عاقلند ، بیشتر عاشقند و کمتر حرف میزنند .

+ انسان همان می شود که اغلب به آن فکر می کند .

+ تمایلات خود را میان دو دیوار محکم اراده و عقل حبس کنید .

+ کسی که دیگران را می شناسد عالم و دانشمند است و کسی که خود را می شناسد عاقل و فهمیده است .

+ بهترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند .

+ گاهی برخی از برکات خداوند با شکستن تمامی شیشه ها وارد می گردند .

+ فقط کسی رنگین کمان را میبیند که تا آخر زیر باران بایستد .

+ هر رفتاری از دیگران که موجب آزار ما می شود موجب شناخت بیشتر خودمان خواهد شد.

+ هرکسی چیزی را می بیند که آن را در قلب خود حمل می کند.

+ تجربه همیشه به نفع انسان نیست چون هیچ حادثه ای دو بار به یک شکل رخ نمی دهد .

+ بسیاری از مردم خوشبختی را می جویند ، مثل اینکه کسی کلاه روی سرش باشد و آن را بجوید .

+ در “زندگی” هرگاه از “یخ” خانه ای ساختی بر آب شدنش اشک مریز.

+ جهان سوم جایی است که هر کس بخواهد مملکتش را آباد کند ، خانه اش خراب می شود و هر کس که بخواهد خانه اش آباد باشد ، باید در تخریب مملکتش بکوشد .

+ فرشتگان از خدا پرسیدن: خدایا تو که بشر رو آنقدر دوست داری چرا غم را آفریدی ؟ خدا گفت : غم را به خاطر خودم آفریدم چون این مخلوقه من تا غمگین نباشد به یاد خالقش نمی افتد .

+ برای داشتن چیزی که تا بحال نداشته اید باید کسی باشید که تا بحال نبوده اید .

+ بگذارید و بگذرید ، ببینید و دل مبندید ، چشم بیندازید و دل مبازید ، که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت .

+ از پیری پرسیدم چه زمانی انسان پیر میگردد ، فرمود درست آن زمان که از گذشته خود پشیمان شده افسوس آن را بخورد .

+ زندگی کوتاه است پس وقت خودتو برای کارهائی صرف کن که فرصت لذت بردن از تتیجه کارات رو داشته باشی .

+ تا که بودیم نبودیم کسی ،  کشت ما را غم بی همنفسی ، تا که رفتیم همه یار شدند ، خفته ایم و همه بیدار شدند ، قدر آئینه بدانیم چو هست ، نه در آن وقت که اقبال شکست

+ در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری ، کوچکتر خواهی شد .

+ عادت کنید به چیزی عادت نکنید .

+ باید گرفتارم شوی تا من گرفتارت شوم ، با جان و دل یارم شوی تا عاشق زارت شوم ، من نیستم چون دیگران بازیچه ی بازیگران ، اول به دام آرم تو را وانگه گرفتارت شوم .

+ زندگی دو چهره بیشتر نداره ، یا به بازیت میگیره ، یا به بازیش میگیری ، انتخاب با توست .

+ مراقب باشید چیزهایی را که دوست دارید به دست آورید وگرنه مجبور خواهید شد چیزهایی که به دست آورده اید دوست بدارید .

+ سازنده ترین کلمه گذشت است … آن را تمرین کن پرمعنی ترین کلمه ” ما ” است … آن را به کار ببر عمیق ترین کلمه “عشق” است … به آن ارج بنه. بی رحم ترین کلمه “تنفر ” است … از بین ببرش سرکش ترین کلمه” تنفر” است … با آن بازی نکن. خودخواهانه ترین کلمه ” من ” است… از آن حذر کن. ناپایدارترین کلمه ” خشم” است… آن را فرو ببر. بازدارنده ترین کلمه ” ترس” است … با آن مقابله کن. با نشاط ترین کلمه ” کار ” است … به آن بپرداز .

+ بچه ها شوخی شوخی به گنجشکها سنگ می زنند…. و گنجشکها جدی جدی می میرند. آدمها شوخی شوخی زخم می زنند …. و قلبها جدی جدی می شکنند. آذمها شوخی شوخی لبخند می زنند…. و دلها جدی جدی عاشق می شوند .

+ بعد از مرگم دستهایم را از تابوت بیرون بگذارید تا همگان ببینند که پس از این همه رنج و سختی چیزی با خود از این دنیا نبرده ام .

+ آدمها برای مردن به دنیا می آیند . جوری زندگی کنیم که در لحظه مرگ به خاطر غرورمان افسوس نخوریم .

+ التماس به خدا جرأت است . اگر برآورده شود ، رحمت است ، اگر برآورده نشود ، حکمت است . التماس به انسان خفت است . اگر برآورده شود ، منت است ، اگر برآورده نشود ، ذلت است .




موضوع مطلب :
دوشنبه 90 دی 19 :: 7:50 عصر :: نویسنده : تک ستاره

یاریم کن آن کنم که تو راضی باشی...

  

 

وقتی به خوبیها و مهربانی های تو می نگرم

بدیها و اشتباهات خود را مشاهده می کنم

و آنوقت که رحمت و بخشش بی منتهایت مرا نشانه میرود

بار شرمندگی گناهانم بیشتر از پیش بر دوشم سنگینی میکند

خدایا هر چه می دهی رحمت است و هر چه نمی دهی مصلحت

اگر مصلحت این است که هیچ چیز نداشته باشم راضیم به رضایت

ولی نظرت را از من مگیر

یاریم کن آن کنم که تو راضی باشی و آن طور شوم که تو می خواهی




موضوع مطلب :
پنج شنبه 90 دی 15 :: 11:58 صبح :: نویسنده : تک ستاره

وقتش رسیده  حال و هوایم عوض شود

با  سار  ِ پشت پنجره  جایم عوض شود

هی کار دست من بدهد   چشم های تو

هی  توبه بشکنم  و  خدایم  عوض شود

با بیت های  سر زده  از سمت ِ ناگهان

حس  می کنم  که قافیه هایم عوض شود

جای تمام  گریه ،  غزل های ناگــــــزیر

با قاه قاه ِ خنده ی بی غم    عوض شود

سهراب ِ شعرهای من   از دست می رود

حتی اگر عقیده ی  رستم عوض شود

قدری کلافه ام    و هوس کرده ام  که باز

در بیت های بعد ،  ردیفم عوض شود

حـوّای جا گرفته  در این  فکر رنج ِ تلخ

انگــار  هیچ وقـت  به آدم  نـمی رسد

تن  داده ام  به این که بسوزم در آتشت

حالا  بهشت هم  به  جهنم  نمی رسد

با این ردیف و قافیه  بهتر  نمی شوم !

وقتش رسیده  حال و هوایم  عوض شود




موضوع مطلب :
1 2 >

استخاره آنلاین با قرآن کریم